تبیین مسائل مربوط به مذاکره ایران با آمریکا توسط نماینده ولی فقیه در استان حضرت آیت الله محامی

جزوه پیش رو، حاوی متن پیاده شده از ارائه تحلیلی آیت‌الله محامی نماینده ولی فقیه در سیستان و بلوچستان در جمع  برخی از طلاب و فضلای شهرستان زاهدان در تاریخ 21 فروردین 1404 است که به مناسبت بحث مذاکرات مطرح و مورد پرسش قرار گرفت

با مراجعه به منابع دینی از جمله آیات قرآن، سنت و سیره پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اهل بیت علیهم‌السلام، موارد بسیاری از مذاکره و گفتگو با گروه‌های مختلف یافت می‌شود. از مذاکره با مشرکین قریش گرفته تا اهل کتاب، مسیحیان نجران، یهودیان، و مذاکرات دیگر و حتی در دوران امام علی علیه‌السلام و خلافت ایشان، نمونه‌هایی از تلاش برای پیشگیری از جنگ از طریق مذاکره وجود دارد. صلح امام حسن مجتبی علیه‌السلام و حتی جریان عاشورا نیز نشان‌دهنده اهمیت گفتگوست. در آیه شریفه قرآن نیز آمده است که اگر انسان بتواند با گفتگو و صلح از جنگ جلوگیری کند، این یک اصل مهم است.

مقدمه

اصل دوم این که ما برای آن راه جدیدی که قرائت حضرت امام(ره) است، یعنی اسلام ناب محمدی(ص) و دفاع از این سیاست میان مردم خودمان، ملت‌های جهان اسلام و در برابر دولت‌ها، نیازمند تلاش‌های بسیار زیادی هستیم. هیچ‌کس قائل به این نیست که ما دور کشورمان دیوار بکشیم و با هیچ جایی ارتباط نداشته باشیم بلکه ما همواره به دنبال ایجاد ارتباط با کشورها بودیم مگر کشورهایی که در خصوص آن‌ها ملاحظاتی داشته‌ایم آن هم بر اساس سوابقی که داشته‌اند.

اما به طور خاص بحث مذاکره با آمریکا

چه در دوره قبل مذاکرات و قضیه برجام، چه در همین دوره اخیر و از گذشته تاکنون این سؤال مطرح بوده که نظر رهبری در مورد مذاکره چیست؟ و این که آیا در مذاکرات طبق نظر معظم له عمل می‌شود؟

در آغاز عرض می کنم آنچه مطرح می شود برداشت بنده بر اساس اخبار و اطلاعات در دسترس همه است و از پشت صحنه چندان خبری ندارم

برداشت و فکر بنده این است که اگر گمان شود آنچه که دارد اقدام می‌شود بدون اجازه مقام معظم رهبری بوده، قطعاً غلط است زیرا این تحلیل به معنای مسلوب الاختیار بودن و ناکارآمدی رهبری است که اصلا چنین نیست.

در خصوص برجام هم به نظرم مذاکرات در آن دوران باز بدون تایید حضرت آقا نبود و شاهد آن هم فرمایشات ایشان است که همواره از تیم دکتر ظریف حمایت داشتند و ایشان اهل تعارف نیستند و اگر جایی هم ملاحظه داشتند مطرح می‌کردند. در مورد برجام مطرح کردند که ما شرط و شروط گذاشتیم به برخی عمل نکردند و حالا هیئت مذاکره کننده ایرانی به تعبیری زورشان نرسید یا چیز دیگر و این ملاحظه را فرمودند و لذا این که بگوییم بدون نظر رهبری بوده، به نظر من درست نیست.

اما سوال می‌شود که این مذاکرات به طبع اولی بوده یا ثانوی؟

من فکر می‌کنم نگاه مقام معظم رهبری مدظله العالیبه طبع اولی همان است که مکررمطرح فرموده‌اند آمریکا قابل و شایسته مذاکره نیست قابل اعتماد نیست و همین اخیرا فرمودند که مذاکره با آمریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه، نیست و لازمه حکمت رهبری این است که شرایط را بسنجد و به تناسب آن شرایط، موضع بگیرد. حالا منظور از شرایط یکی شرایط دشمن و یکی شرایط خودمان است مثلا فرض بگیریم ما دشمنی داشته باشیم که ضعیف باشد و جبهه خودی قوی باشد و آدمِ پای کار داشته باشیم خب بر این اساس، حکمت، عزت، مصلحت اقتضا می‌کند که بر اساس همان طبع اولی مذاکره نکنیم اما اگر بسته به شرایط، دشمن قوت بیشتری پیدا کند، اتفاقی بیافتد یا تهدیدها جدی‌تر بشود یا ما ضعفی پیدا بکنیم حالا ضعف امکانات، ضعف زیرساخت یا مهم‌تر از همه ضعف آدم‌ها په دولتی ها و چه برخی از مردم که ضعف نشان داده و تحت تاثیر فشارها و تبلیغات دشمن خواهان مذاکره باشند ، در این شرایط صورت مسئله عوض می‌شود و حکمت، عزت، مصلحت اقتضا می‌کند که آدم مذاکره را بپذیرد. نهایتش این است که عرض کردم پذیرش بر اساس طبع اولی نیست و  به طبع ثانوی است به خاطر تحمیل شرایط چنانچه مقام معظم رهبری پس از مذاکرات برجام فرمودند من از اول هم امیدی نداشتم و می خواستم تجربه ای  بشود برای مردم و مسئولان تا به این نتیجه برسند.

اما در مورد مذاکرات اخیر:

برخی می خواهند مذاکرات اخیر را عادی جلوه بدهند و بیان می‌کنند که این مذاکرات در دولت قبل نیز در جریان بوده و چیز جدیدی نیست در حالی که این گونه نیست و ما پس از برجام تا به حال مذاکرات در چنین سطحی نداشته‌ایم.

البته مذاکره غیرمستقیم در سطوح پایین تر بوده است و در حال حاضر وزیر برای مذاکره می‌رود و ما تا به الان مذاکرات در چنین سطحی نداشته ایم. در خصوص طرف مقابل، آمریکا نماینده تام‌الاختیار در مسائل غرب آسیا را می‌فرستد که ظاهرا سطحش از وزیر بالاتر است.

اما یک نگاه دیگر وجود دارد که ما بر اساس طبع ثانوی و با در نظر گرفتن اهمیت و حساسیت شرایط، وارد میدان مذاکره شدیم و نکاتی را به طرف مقابل تحمیل کردیم.

در حالی که آمریکا دوگانه مذاکرات و حمله نظامی را مطرح و تبلیغات می‌کرد و قصدش این بود که در صورت پذیرش گزینه مذاکره از سوی ما، این پذیرش را از سر ترس، جلوه دهد و این شروع تحقیرها خواهد بود و در صورت نفی مذاکره از سوی ما، یا حمله نظامی صورت بگیرد هر چند به گفته مقام معظم رهبری خیلی بعید است که این کار را انجام بدهند یا حداقل جوّ عمومی، بین‌المللی و داخلی را بر علیه ایران تحریک می کند و حکومت و نظام از ناحیه مردم تحت فشار قرار می‌گیرد که چرا ما را در معرض جنگ قرار داده‌اند؟

لذا نظام چند اقدام را صورت داد

یکی برگزاری رزمایش‌هایی که در این ایام خیلی با عجله برگزار شد، که در واقع هم برای تست آمادگی نظامی بود و هم پیام به دشمن که ما آمادگی نظامی برای پاسخ داریم. این گزاره را رسماً هم مقام معظم رهبری مطرح فرمودند، هم رئیس‌جمهور، هم وزیر خارجه یعنی در واقع یک اقدام عملی بود برای رساندن یک پیام که ما از تهدید نظامی ترسی نداریم و آماده‌ایم.

در بحث مذاکره، ایران مسیر خود را تغییر داد. در واقع، ایران توانست دوگانه مذاکره یا حمله نظامی که آمریکا مطرح کرده بود را شکست دهد و راه سومی را پی بگیرد در این راه، ایران از مذاکره غیرمستقیم استفاده کرد و به دنبال آن، شرایط خود را به گونه‌ای تغییر داد که مجبور به پذیرش هیچ‌کدام از تهدیدات نظامی و فضای تبلیغاتی نشد. ایران همچنان روی مذاکره غیرمستقیم با شروط خاص خود تأکید کرد و شرایط خود را بر طرف مقابل تحمیل کرد. آن‌ها گفتند مذاکره مستقیم اما ایران گفت مذاکره غیرمستقیم. آنها گفتند محل مذاکرات، امارات باشد اما ایران گفت عمان و حتی وساطت روسیه و ترکیه را هم نپذیرفت و صورت مسئله را به هم زد و آن‌ها در موضوع مذاکره، چهار محور مطرح کرده بودند: هسته‌ای، موشکی، جبهه مقاومت و فضایی اما ایران فقط مذاکره در حوزه هسته‌ای را پذیرفت و در بحث مقاومت گفت به ما ربطی ندارد و آن‌ها گروه نیابتی از طرف ما نیستند و بروید با خودشان مذاکره کنید و بحث مذاکره در خصوص موشک‌ها و فضایی را هم نپذیرفت و در واقع ایران مسئله را به مقتضای حال خودش تغییر داد و لذا یک راه سومی را ایجاد و بر دشمن تحمیل کرد.

ذهنیت من این است که این مسئله مثل قضیه برجام قطعا بدون موافقت حضرت آقا نبوده است ولی به نظر می‌رسد موافقت حضرت آقا بر اساس طبع ثانوی و با ملاحظه شرایط کنونی بوده است کما این که بیان معظم له مبنی بر غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه بودن مذاکرات با آمریکا بر اساس طبع اولی و منطبق بر مبانی قطعی و اصول ما بوده است.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *